تحولات منطقه

نتایج یک مطالعه علمی تازه نشان می دهد ۹۶ درصد مبتلایان به بیماری اپی لپسی (صرع) در ایران بطور کامل از دستورات دارویی خود پیروی نمی کنند!

چرا بیماران حرف پزشک شان را گوش نمی‌کنند؟! / دارو نخودچی کشمش نیست
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

این یافته، وقتی بیشتر اهمیت پیدا می کند که بدانیم مطالعه مورد نظر روی بیماران صعب العلاج که برای تصمیم گیری در مورد جراحی بستری شده بودند انجام شده است و نه جمعیت کلی بیماران اپی لپسی که حداقل یک درصد جمعیت را تشکیل می دهند و مهمتر این که به باور متخصصان علم پزشکی خطرات قطع دارو یا مصرف نامنظم دارو در بیماران مبتلا به صرع از بسیاری از بیماری های دیگر آشکار تر و زودرس تر است.

بنابراین پُرواضح است که وقتی در یک بیماری که تاثیر قطع دارو می تواند بلافاصله و یا در زمانی کمتر نمایان شود و کار بیمار به حملات تشنجی و حتی مرگ کشیده شود، کمتر از ۵ درصد مبتلایانش از دستورات درمانی پیروی و داروهای تجویز شده را بدرستی مصرف می کنند، وضعیت در بسیاری دیگر از بیماری ها که تاثیر قطع دارو تا این اندازه آشکار نیست اگر بدتر نباشد بهتر هم نخواهد بود. 

این وضعیت در حالیست که بیماران جسمی و روحی برای این که سریعتر بهبود یابند و درمان شوند باید به توصیه های پزشکان عمل کنند و مصرف  داروهای تجویز شده را تا زمانی که پزشک معالج شان صلاح بداند، ادامه دهند.

حال پرسش این است که چرا عده ای از بیماران حتی با وجود اطلاع از بیماری خود، به توصیه های پزشک خود عمل نمی کنند؟

حسین کرمانپور، مدیرکل پیشین روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به قدس می گوید: پدیده سوء مصرف دارو یا  قطع و کم مصرف کردن آن در ایران و سایر کشورهای منطقه دلایل مختلفی دارد که یکی از مهمترین آن ها دسترسی آسان به پزشک و همچنین دستیابی ساده به دارو بدون تجویز و نسخه پزشک است. مثلا به دلیل اجرای ضعیف طرح نظام ارجاع خدمات پزشکی در کشور، بیمار با خود می گوید اگر پیش این پزشک نشد، نزد پزشک متخصص دیگری می رود. چون دنبال معجزه است. این درحالی است که در کشورهای دیگر خیلی طول می‌کشد فرد بتواند به یک پزشک دسترسی پیدا کند مگر این که دلایل خاصی داشته باشد. به همین دلیل بیشتر بیماران ما یا داروهای تجویز شده را مصرف نمی‌کنند و یا بد و نادرست مصرف می‌کند.

چرا بیماران به حرف پزشک شان گوش نمی کنند؟! / دارو نخودچی کشمش نیست
حسین کرمانپور، مدیر کل پیشین سازمان نظام پزشکی کشور

وی با مهم خواندن نقش فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری پدیده مذکور، می گوید: مثلا بعضی از بیماران بویژه  آن هایی که سالمند هستند به تنهایی زندگی می کنند. بنابراین ممکن است فراموش کنند به موقع و یا اصلا از  دارو مصرف کنند.

البته در این خصوص یک سری امکانات مثل جعبه های دارو در کشورهای مختلف و از جمله در ایران تهیه شده تا افرادی که تنها هستند و یا دچار حواس پرتی می باشند و ... یادشان نرود که داروی شان را طبق دستور پزشک و سر ساعت  مصرف کنند.

وی از بین رفتن موقتی علایم بیماری یا بهبود نسبی بیماری را عامل دیگر در عمل نکردن به دستورات دارویی عنوان می کند و می افزاید: گاهی حال بیمار بعد از مصرف یک یا دو دارو بهتر می شود در نتیجه تصور می کند که از بیماری رهایی یافته است و از مصرف باقی مانده داروها خودداری می کند . که این موضوع هم ریشه در فقر فرهنگی دارد. از طرف دیگر شاید پزشک معالجش هم وقت نکرده برایش توضیح دهد که برای بهبودی کامل باید همه داروها را مصرف کند.

کرمانپور ادامه می دهد: مداخله افراد دیگر هم در این موضوع بی تاثیر نیست. مثلا گاهی به توصیه یکی از اعضای خانواده یا فرد دیگر که دچار بیماری مشابه بوده است سرخود مصرف داروهایش را قطع می کند و برای درمان پیش پزشگ دیگری می رود. ضمن این که بعضی افراد وسواس فکری دارند و از این پزشک به آن پزشک مراجعه می‌کنند و کلی نسخه دریافت می‌کنند و فراموش می‌کنند که این دارو را کدام پزشک تجویز کرده و یا برای چه موردی بوده  است و داروها را قاطی می‌کنند .

سواد سلامت جامعه پایین است

 جامعه، می گوید: حتی بخش قابل توجهی از افراد بالغ ما از سواد سلامت کافی برخوردار نیستند تا بتوانند تصمیم گیری درستی در روند درمان داشته باشند.

وی در خصوص نقش بی اعتمادی بیمار به سیستم سلامت و دستورات دارویی، هم می گوید: نقش این موضوع بسیار حداقلی و در حد اغماض است. دلیلش هم این است که اگر بیمار بی اعتماد باشد به پزشک مراجعه نمی کند. یعنی حتما یک اعتمادی دارد که مثلا نزد من پزشک می آید تا درمان شود. ضمن این که مردم ما دارای شعور بالایی هستند و با وجود اینکه این که جامعه پزشکی با بی مهری سیستم – سلامت- مواجه شده و از سوی دیگر نیز بعضی از همکاران که تعدادشان هم اندک است اخلاق پزشکی را بدرستی رعایت نمی کنند، اما مردم همچنان به جامعه پزشکی اعتماد کافی دارند و این موضوعی است که براحتی می توان آنرا حس کرد و فهمید.

مقصر طب سنتی است؟

کرمانپور، با رد ادعای برخی کارشناسان مبنی بر نقش داشتن گسترش سازمان یافته طب سنتی در پدیده مذکور می گوید: طب های مکمل از جمله طب سنتی، طب سوزنی، طب گیاهی، یوگا و...  نتوانسته اند جایگزین طب مدرن شوند به طوری که اگر مردم دچار بیماری حادی مثل سرطان شوند حاضر نیستند ریسک کنند و صرفا از آن ها برای درمان شان استفاده کنند. یعنی اگر طب های مکمل را هم قبول هم داشته باشند باز از پزشکی مدرن استفاده می کنند و برای درمان نزد پزشک متخصص می روند.

مدیر کل پیشین سازمان نظام پزشکی کشور با اشاره به این که عدم پای بندی به دستورات دارویی، پیامدهای مختلفی دارد، می افزاید: در وهله نخست نتیجه چنین کاری متوجه بیمار می شود، در واقع در چنین حالتی وقتی  بیماری پیشرفت می کند کار درمان سخت می شود و این گونه کیفیت زندگی بیمار پایین می آید، همچنین این موضوع به لحاظ اقتصادی موجب افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی و درمانی برای خانواده و نظام سلامت کشور می شود که این اتفاق در شرایط کنونی که خانواده ها و کشور از نظر اقتصادی  بشدت دچار مشکل هستند واقعا قابل تامل است.

دارو نخودچی کشمش نیست

کرمانپور، در خاتمه به راهکار مقابله با پدیده پایبند نبودن به دستورات دارویی اشاره می کند و می گوید: بهترین راهکار اجرای کامل طرح نظام ارجاع خدمات پزشکی است. چون در این صورت ارائه خدمت درمان بیماری در جای مناسب و با سرعت مناسب انجام می شود. یعنی تشخیص بیماری، تهیه دارو، قیمت ارائه خدمت به صورت مناسب انجام می گیرد. اما اگر این اتفاق نیفتد قطعاً در یک جای کار، حتما لنگ خواهیم زد و کار درمان بیمار به خوبی پیش نمی رود. مثلا اگر قیمت دارو خیلی ارزان باشد، بعضی تصور می کنند که نخودچی کشمش است که باید بریزند توی جیب و هر وقت دلشان خواست از آن استفاده کنند یا برعکس اگر دارو خیلی گران باشد باز بعضی ها توان خریدش را نخواهند داشت. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.